تفسیر به رأی ، جفا در حق قرآن

تفسیر به رأی ، جفا در حق قرآن

 

لا اِکْراهَ فِی الدّینِ قَدْتَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ … 

256( بقره )

« در قبول دین اکراه و اجباری نیست به تحقیق راه درست از راه انحرافی

روشن شده است »

     یکی جفاهایی که در حق قرآن در طول تاریخ روا داشته شده است تفسیر به رأیی است که برخی از افراد ناآگاه ، بدون توجه به محتوای حقیقی آیات معمول داشته اند . از خیل مفسران بزرگ که بگذریم این امر در بین عوام نیز به اشکال مختلفی مورد سوء استفاده فرصت طلبان، سست عنصران، سطحی نگران و راحت طلبان قرار می گیرد .

     از آیاتی که جفا در حق آن روا داشته می شود « آیه الکرسی» می باشد ، وقتی می پرسی چرا نماز نمی خوانی، چرا روزه نمی گیری و صدها چرای دیگر که در مسائل دینی به اصل امر به معروف و نهی ازمنکر گره خورده در پاسخ ، آیه  «لااکره …» رامی شنوی سئوال می کنی پس چه دینی داری می گوید : مسلمانم.

یکی از برنامه های سین و روزانه سربازخانه ها، شرکت دسته جمعی درنمازهای جماعت می باشد که متأسفانه برخی از افراد با دستاویز قرار دادن این آیه از شرکت در آن امتناع می ورزیدند ، برخی به این نیت که خود را بایستی پاکیزه سازند و گروهی نیز با عنوان نمودن اینکه جزو پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت می باشند از شرکت در نماز خودداری می کردند .

     در مورد گروه اول باید گفت که قرآن وقتی می گوید هیچ اکراه و اجباری نیست عدم اکراه واجبار در پذیرش «اصل دین» است و لاغیر ، به این معنی که تا زمانی که انسان مسلمان نشده و به دین اسلام و مشرّف نگردیده آزاد و مخیّر بوده و هیچ منطق اجبار و اکراهی وجود ندارد ، ولی وقتی انسان اصل دین را پذیرفت و در حصار اسلام قرارگرفت در اینصورت واجب است خود را با آن وفق داده وبه اصول آن مقید گردد و بداند که هرگونه بازگشت به عقب، حکم «ارتداد » خواهد داشت. در مورد گروه دوم که جنب درخود را بهانه می کنند بنابه حکم صریح قرآن چنین افرادی می توانند با تیمم در مسجد حضور یافته و نماز را اقامه کنند. در مورد گروه سوم نیز به این تعداد از برادران اهل تسنّن عرض می کنم در صورتی که علمای اهل سنّت و علمای تشیّع در مورد خواندن نماز در پشت سریکدیگراشتراک نظر داشته و در مورد آن ، فتاوی و نظرات یکسانی دارند و عقلاً اصل وحدت دنیای اسلام و شیعه وسنی نیز چنین امری را اقتضا می کند چرا باید بپرهیزیم ؟ امری که نمود عینی آن را در مراسم حج ابراهیمی و در مسجد الحرام و مسجد النبی به وضوح می بینیم .

آیه های هدایت                                                 37

38                                                  آیه های هدایت

آنچه مسئولان ، فرماندهان و متولیان چنین مسائلی نیز بایستی بدانند اینست که تشویق برای نمازهای جمعه و جماعت و نماز اول وقت هم بازور و اجبار کاری به پیش نمی برد و جز اتلاف وقت ، دلزدگی و در مواردی جز دافعیت حاصلی نخواهد داشت . این افراد بایستی با برنامه ریزی صحیح، چنان جذابیت و شور و شوقی در دل ها بیافرینند که این افراد جهت حضور در صف های نماز ، لحظه شماری کنند وخود در این امر پیش قدم گردند .مطلبی را که در سربازخانه ها بدان بها داده  نمی شود مسئله نظافت و استحمام می باشد . پادگان محل خدمت بنده ، باوجود  ده ها هزار سرباز فقط یک گرمابه داشت که با تقسیم بندی انجام شده ، هر یگان ، یکساعت در هفته می توانست از آن استفاده کند و در غیر این ساعات ، کسی حق استفاده از آن را نداشت و ضمناً در زمان ما سرباز حق خارج شدن از پادگان را غیر از روزهای جمعه و تعطیل نداشت و اگر سربازی نیاز به حمام پیدا می کرد بایستی یک هفته منتظر می ماند و آنهم در صورتی ممکن می شد که گرمابه خراب نمی شد. هرگز دستور فرمانده لشگر به مسئول خدمات را در صبحگاه عمومی فراموش  نمی کنم که دستور داد در صورتی که فردی نیاز شرعی به گرمابه نیز داشت حق استفاده غیر از ساعات مقرر را ندارد .

     طهارت و پارکی از مقدمات نماز می باشد و از شرایط نماز گزار ، پاکی بدن و لباس می باشد لذا بدون توجه به واجب تر و پرداختن به یک واجب نه تنها عقلی نیست بلکه شارع مقدس نیز آن را نمی پذیرد . و شایسته است هر یگانی گرمابه مجزایی داشته باشد .