خاطرات یک سرباز

کتاب آیه های هدایت نوشته وحید کاظم زاده قاضی جهانی

خاطرات یک سرباز

کتاب آیه های هدایت نوشته وحید کاظم زاده قاضی جهانی

رهبر و فرمانده بمثابه پدری دلسوز و مهربان

رهبر و فرمانده بمثابه پدری دلسوز و مهربان

 

 

 

 

 

فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَّظاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَ اْنْفَضّوُا مِنْ

 

 حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم وَشاوِرهُمْ فِی الاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ

 

عَلَی اللهِ اِنَّ اللهِ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ

 

 159  (آل عمران)

 

 

« ای پیامبر رحمت ، تو به برکت رحمت الهی در برابر آنان  ]مردم [ نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو ، پراکنده می شدند پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب و در کارها با آنان مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی برخدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد »

 

 

 

    آیه های هدایت                                                  7                        

 

      8                                                   آیه های هدایت                         

     یکی از مسائلی که از اولین روز حضور در پادگان، مرا به شدت آزارم می داد نوعی بدبینی ،وحشت و ترسی بود که نیروها چه پرسنل کادر و چه وظیفه از فرماندهی گردان در اذهان خویش مجسم ساخته بودند و اولین توصیه ای که از جانب دوستان جدیدم، نسبت به رعایت آن موظف گردیدم این بود که نبایستی جلوی فرماندهی تابلو شوم و هر مقدارکه در توان دارم از وی دوری بجویم چیزی خود به کرات شاهد بودم که بارؤیت فرماندهی و یا ماشین فرماندهی ، پرسنل تلاش می کردند تا از ناحیه شعاع دید وی در امان بمانند ، تاجائیکه حتی فرماندهی گروهانهای مختلف و روسای ارکان نیز جز در شرایط اضطرار به خود جرأت       نمی دادند تا با وی رودررو شوند لذا از آیاتیکه بیشتر اوقات به تلاوت آن می پرداختم آیه 159 سوره آل عمران بود . آیاتی که پس از جنگ احد و نافرمانی و عدم انضباط نظامی تعدادی از سربازان اسلام در ترک گردنه احد نازل شد و به وی دستور داد تا همه سربازان خاطی را مورد عفو و رحمت خویش قراردهد .در این آیه به یکی از صفات مهم که درهر رهبر و فرماندهی لازم است باشد اشاره شده و آن ، مسأله گذشت ، نرمش و انعطاف در برابر کسانی است که تخلفی از آنها سرزده و بعداً پشیمان شده اند چراکه اسلام دین رفق، مدارا ولینت است ، آئین عشق ، محبت و کرامت است جامعه اسلامی، جامعه جذب ، هدایت ،  اخوت و رحمت است نه جامعه غلظت ، تندی ، سنگدلی ، خشونت ، نفرت ،پرخاشگری ، بدگمانی ،طرد و خصومت !! اولین شرط مدیریت در جامعه اسلامی محبت و سعه صدر است زیرا محبت روح خدا در کالبد جامعه است و به فرموده امام علی ( ع)، وسیله رهبری گشادگی سینه است .

    نکته ای که رهبران ، مدیران و فرماندهان نظام اسلامی بایستی آویزه گوش خویش سازند اینست که فرماندهان و رهبران به مثابه پدران دلسوز و مهربانی هستند که زیردستان ،رعیت و بالاخره سربازان با دیدن ایشان روحیه و نیرو گرفته ، اعتماد به نفسشان مضاعف می گردد و ایشان را به عنوان پناهگاه و ملجا مطمئن و امینی به حساب می آورند و در شأن لشگر اسلام نیست که سربازان از ترس فرمانده هر یک در سوراخی بخزند و پنهان گردند .

      فراموش نمی کنم روزی را که فرمانده گردان در آسایشگاه سربازان حضور یافت و از ایشان خواست تا هر سئوال و مشکلی دارند با وی مطرح سازند ولی هیچکدامیک از 200 سربازی که در آنجا حضور داشتند جرأت نکردند تایکی از صدها مشکل خود را با وی درمیان گذارند .

     زیباترین و گویاترین تصویری که می توان از اخلاق فرماندهی لشگر اسلام ترسیم نمود تعبیر بلندی است که امیر مؤمنان علی (ع) در نامه شماره 53 نهج البلاغه به مالک اشتر نخعی می نویسد آنجا که می فرماید :« ای مالک ! مهربانی با رعیت وزیر دست را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش . مبادا هرگز ، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی . اگر گناهی از آنان سر می زند یا علت هایی برآنان عارض میشود یا خواسته و ناخواسته ، اشتباهی مرتکب می گردند آنان را ببخشای و برآنان آسان گیر آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد . بر بخشش دیگران پشیمان مباش و از کیفر کردن شادی مکن .

     درکارهای نظامیان و سربازان بگونه ای بیندیش که پدری مهربان درباره فرزندش  می اندیشد . همانا مهربانی تو نسبت به سربازان ، دل هایشان را به تو می کشاند . ای مالک ، برترین روشنی چشم فرماندهان و زمامداران ، آشکار شدن محبت مردم نسبت به ایشان می باشد»

     آنچه گفته شد توصیف گوشه ای از روابط بین رئیس و مرئوس دریک محیط بسته نظامی بود ولی متأسفانه باید اقرار نمود که چنین شیوه هایی به رغم پیروزی انقلاب و حاکمیت نظام اسلامی ، هنوز در کشورمان رخت برنبسته و در بیشتر ادارات و سازمان های دیگر نیز به اشکال مختلف دیگری تبلور یافته است . مطلبی که برای نخستین بار طی مراسم ویژه ای که جهت تکریم ایام دهه فجر در داخل گردان ترتیب یافته بود از طریق ارائه مقاله و نوشته ای به مبارزه با آن پرداخته و به کسانی که هنوز خوی دیکتاتوری و قلدرمآبانه ارتش رژیم منحوس پهلوی را از یاد نبرده بودند هشدار دادم و لی در پایان برنامه از اینکه فرماندهی گردان در جلسه حضور نداشت افسوس خوردم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد